با توجه به تاکتیک جریانهای مخالف انقلاب اسلامی در داخل و خارج برای به حداقل رساندن مشارکت مردمی در انتخابات، میتوان رقابتی سالم با حفظ اصول و مبانی بین جبهه متحد اصولگرایی و جبهه پایداری به وجود آمده تا ضمن گرم شدن تنور انتخابات به مشارکت حداکثری بینجامد؟
به اعتقاد من رقابت جریان اصولگرایی یعنی واگذاری مجلس به فتنه و اصلاحات، از اساس مقدمه این تحلیل غلط است که صحنه انتخابات خالی است و باید بین خود جریان اصولگرایی یک رقابت سالم با حفظ اصول و مبانی جریان پیدا کند. هم اصلاح طلبان آمدهاند و با بررسی اولیه از 800 نفر تا 1280 نفر از آنها شرکت کردهاند و هم فتنهگران حاضر و فعال هستند و هم منحرفان حاضر هستند و دست به فعالیتهای گسترده زدهاند. چون مقدمه این تحلیل غلط است نتیجه غلطتری را به بار میآورد که آن هم درونی¬شدن جبهه اصولگرایی است. لذا رقابت درون گفتمانی بین عناصر جبهه اصولگرایی سمی مهلک است و از قبل شکست ما را تضمین میکند.
«جبهه متحد اصولگرایی» گزینههای خود در شهرستانها و استانها را مشخص کرده و وارد مصادیق خود در شهرستانها شده است؟
خیر. طبق جدول زمانبندیها فرصت برای بررسی گزینهها وجود دارد البته در مرحله نهایی هستیم و هم اکنون هیات های استانی جبهه متحد در استان¬ها براساس ملاک های 37گانه ، صلاحیتهای اعتقادی، سیاسی، رفتاری و کارامدی ثبت نام شدگان و تائیدشدگان از آنها را در دستور کار دارند و سپس از بین پذیرفته شدگان آنها بر اساس ملاک ها با توجه به نظرسنجی و اقبال مردمی نامزدها را انتخاب و معرفی می نمایند و به امید خدا در ایام دهه فجر نشست مشترکی با نامزدهای نهایی جبهه متحد در کشور خواهیم داشت.
بیشترین انتقاد به جبهه متحد اصولگرایی از سوی جبهه پایداری به دلیل حضور برخی از ساکتین فتنه در فرایند تصمیمگیری این جبهه است. آیا شما پاسخی برای این انتقادات دارید؟
شما در مورد ساکتین فتنه گفتید، این دوستان هم ساکتین فتنه دارند. یعنی اولین اشکال به این دوستان این است که ساکتین فتنه هم در آن جبهه وجود دارند. البته ما نسبت به همه ساکتین فتنه اعتراض داریم اگر جبهه پایداری خط قرمز خود را فقط ساکتین فتنه ترسیم میکند بالطبع حضور افرادی در این جبهه که از قضا عناصر محوری هم هستند جای سؤال دارد. علاوه بر این ساکتین انحراف هم در مظان اتهامند که باید پاسخ سکوت خویش را بدهند.
خوب نیست گروهی معیار را چیزی قرار بدهند که خودشان هم همان اشکال را دارند. از نظر ما هم ساکتین فتنه محکوماند و هم ساکتین انحراف، اینها تجدید شده عصر مبارزه جهاد اکبر در دوره فتنه 88 هستند، اینها به اعتقاد ما تجدید شدهاند و نمره قبولی نگرفتهاند. اما در خصوص مواجهه با فتنه نیز فقط اعتراض کافی نبوده است و اگر کسی فقط اعتراض کرد نمرهاش نمره قبولی هست اما نمره او نمره عالی نیست. کسانی که هم اعتراض کردند و مبارزه کردهاند با فتنه و هم دنبال کردند مشکلاتی که در آن زمان بود را حل کنند نمره شان بالاتر از کسانی است که فقط اعتراض کردهاند. حتماً ساکتین فتنه و انحرف جزو تجدید شدگان این عرصه هستند و در طول این مسیر اگر به جبهه انقلاب برگشتهاند و پذیرفته شدهاند نباید خودشان را مبری از نقد و انتقاد بدانند.
خب این گفته شما متناقض با عملکرد جبهه متحد اصولگرایی نیست، میگوید ساکتین فتنیه محکوم و تجدید شده هستند اما برخی از آنها جزو عناصر محوری جبهه متحد اصولگرایی هستند و حتی نمایندههایی را هم برای انتخابات آتی به جبهه معرفی کردهاند؟
نه تناقضی وجود ندارد. بحث ما این است که میخواهیم جبهه دفاع از انقلاب تشکیل بدهیم و در این جبهه باید از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کنیم و اگر بخواهیم از همه ظرفیتها استفاده کنیم که وحدت و همگرایی شکل بگیرد بنا به فرمایش رهبر انقلاب و بعنوان یک اصل عقلی نیاز به تنازل و اغماض داریم لذا ما از اتهامات برخی از افراد بعنوان ساکت فتنه و انحراف تنازل میکنیم، نه اینکه نسبت به اینها حرف نداشته باشیم. نه، نسبت به همه این آقایان هم گلایه و انتقاد داریم. حرف بنده این است که اشکالی که دوستان جبهه پایداری از برخی اعضای جبهه متحد اصولگرایی میگیرند در خودشان هم وجود دارد. زمینه بهانه جویی برای همه هست اما این وحدت شکنی تاوان سنگینی برای جبهه انقلاب دارد از این رو کسی حق ندارد به اسم اصولگرایی وحدتشکنی کند. وقتی ما جبههای تشکیل میدهیم و در آن جبهه تفاهم حداکثری را دنبال می کنیم بی شک اشکالاتی هم بوجود می آید ولی اهمیت وحدت در مقابل فتنه و انحراف آنقدر بالاست که ما بالاجبار اغماض می کنیم. هنوز فرمایش مقام معظم رهبری را در 21/10/88 فراموش نکرده ایم که فرمودند" «این مجموعه اصولگرا و انقلابیای که امروز در مجلس هستند بحمدالله در کشور هم اکثریت قاطعی دارند بهدلیل همین انتخابی که انسان میبیند انجام گرفته. خب، این نشانه این است که مردم دوست میدارند این جهتگیری و راه را، این را حتیالمقدور نگذارید متشتت بشود، این وحدت مهم است، حالا ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم، در این مجموعه معتقد به ارزشها و اصول هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد، ولو با یک اغماضهایی، ولو با یک اغماضهایی بعضی از این اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند ولی خب بکند آدم حق را باید ببیند چیست، یک جاهایی باید برخی از اغماضها را انجام داد برای یک مصلحت بزرگتری که حالا در این مورد بحث ما مصلحت اتحاد و اتفاق و عرض کنم با هم بودن و یک صدا داشتن و اینهاست» سپس در ادامه مقام معظم رهبری در همین فرمایشات با بیان فتنه سال 88 و اقتدار نظام در عبور از توطئهها و عظمت حضور مردم در دفاع از انقلاب، توجه بهسختی گردنهها دادهاند و مطالبه حرکت با دقت و هضم بالا و با اولویت بخشی در امور را دارند که میفرمایند آرمانگرایی خوب است اما باید با توجه و هوشیاری و واقعبینی از درون این واقعیتها با اولویتبندی بهسمت اهداف عبور کرد. به نظر باید امور را اصلی فرعی کرد و به خاطر بعضی از موارد فرعی که در جای خودش مهم است امور اصلی را فراموش نکرد. وقتی که جبهه متحد اصولگرایی تشکیل شد گفتند بهتر است برادران فعال در جبهه پایداری هم در جبهه متحد اصولگرایی باشند، البته آن موقع این جبهه تشکیل نشده بود و تحت عنوانی دیگر پیگیری حضور عزیزان را می کردند علاوه بر آن پیگیری شد سایر ظرفیت ها از جمله دیگرانی که به نوعی مورد اعتراض این جبهه هستند در سازوکار وحدت باشند.
البته شما در گذشته این فراز را گفتید ولی با اعتراض مدیر مسئول یکی از نشریات مواجه شد.
بله متاسفانه اعتراض ایشان اصلاً بی دلیل بود و اتفاقاً متن سرمقاله بنده موجود و فرمایش کامل مقام معظم رهبری نیز منتشر شده است و اعتراض وی به این بود که چرا صحبت های آنها را بنده منعکس نکرده بودم که اساساً دلیلی برای این اعتراض نبود گرچه اتهام گزینشی بودن را نیز زده بودند که در مجلس دوستانی که در جلسه دیدار آقا حضور داشتند و متن مقاله بنده و فرمایشات مقام معظم رهبری را نیز مجدداً مطالعه کردند به مدیر مسئول این نشریه گفتند که نقل محورهای بیان رهبر معظم انقلاب کامل بوده است.
گرچه بسیاری از نکات و مواضعی که این روزها گرفته می شود، مخالف مصالح
کشور و ملاک و میزانی است که از امام و آقا آموختهایم. درسآموزی از
بیانات مقام معظم رهبری که در تاریخ 21/ 10 / 88 فرمودند بسیار راهگشاست و
نیاز به دقت بالا دارد. با توجه به تحقیق قبلی بنده حداقل در این فرمایشات
9 محور برجسته است. دقت کنید متنی که تنظیم کرده بودم این است، ابتدا حضرت
آقا با اظهار خشنودی از حضور افراد آرمانگرا و با انگیزه در مجلس شروع می
نمایند و میفرمایند: «این مشی که شما دارید یعنی احساس تکلیف، شناخت
تکلیف و بعد پای فشردن بر آنچه که احساس شده لازم است و وظیفه شماست و
ملاحظه چیزی را نکردن، این همان جوهر نمایندگی است این خیلی چیز باارزشی
است.» و ذکر میکنند که این حقطلبی الان آسان است و برای شرایط سختتر
باید آماده شد این حرفهایی که شما میزنید ممکن است هزینهای نداشته یا
کمهزینه باشد اما زمانی ممکن است بیان همین مواضع هزینه بالایی داشته
باشد. «یکوقت همین موضع هزینههای سنگینی را برای انسان تحمیل میکند،
باید برای آن شرایط هم آماده بود.» و بعد میفرمایند زندگی مجاهدانه یعنی
همین که انسان خود را برای عرصههای سخت آماده کند.
محور دیگر فرمایشات معظمله پیرامون اهمیت مجلس و مسئولیتی است که در مواقع
خطیر کشور این نهاد دارد، با این مضامین ادامه میدهند: ما سال 58 خدمت
امام رسیدیم، آنجا عرض کردیم که برای ریاستجمهوری شهید بهشتی را در نظر
داریم که امام فرمودند بروید و مجلس را بگیرید، مجلس مهم است، امام
پیشبینی میکردند که امکان دارد چالش و درگیری پیش بیاید یک سنگر مهم لازم
است آن را به ما توصیه میکردند و آن مجلس است مجلس اینقدر مهم است.
«یعنی واقعا در همه اوضاع و احوال پایگاه مجلس را باید حفظ کرد.» یک بخش از
استدلال معظمله در این قسمت بهخاطر شرایط خطیر کشور و جایگاه مجلس است و
بخش دوم آن از منظر اصلاح کشور با اصلاح مجلس است. البته این تاکید را
مجددا رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس در خرداد ماه امسال بیان
فرمودند، پس باید در این امر مهم و سرنوشتساز هوشیارانه عمل کرد و بیدقتی
نکرد.
نکته سومی که در این جلسه فرمودند این بود که توقع خود را از افراد تعدیل
کنید چون جز معصومین (علیهمالسلام) کسی را مصون از خطا نداریم، و در ادامه
بر ضرورت تحمل یکدیگر تأکید کردند. حضرت آقا فرمودند «این پایداری، این
ایستادگی، این پافشاری بر مبانی این خیلی چیز خوبی است... بنابراین از
اصرار بر امر صحیح و حق ولو با یک هزینههایی هم همراه باشد شما هرگز
نبایستی پشیمان باشید که نیستید... . بحث، بحث اثبات و تثبیت آن حقی است که
این کشور و این ملت برای او قیام کرده است.» بهعنوان یک مطلب کلی این
تکمله فرمایشات آقاست: «یک مطلب کلی را ما باید در نظر داشته باشیم و آن
این است که توقع کم گذاشتن در به اصطلاح کاسه و وزنه حق را از همهکس باید
داشت... انسان کامل و بیعیب و نقص، که انسان هیچ راهی برای اشکال بر او
نداشته باشد پیدا نمیکنیم، به جز معصومین.» خوب توجه کنید معظمله از
آرمانگرایی و تأکید بر آن و آماده بودن برای زندگی مجاهدانه در شرایطی حتی
سختتر از شرایط فعلی آغاز کردند و ضمن بیان اهمیت مجلس در بزنگاههای
حساس انقلاب و سازندگی و اصلاح امور ذکر فرمودند که غیر معصومین
(علیهمالسلام) همه دارای نقصند پس باید توقعمان تعدیل شود و همدیگر را
تحمل کنیم «من حاصل عرضم این است، یک مقداری باید تحمل کرد یک مقداری
بایستی پذیرفت و الا انسان اگر با دیدن یک ناهنجاری در یک عملکردی در یک
شخصی آنچنان به هم بریزد که دچار یأس بشود، دچار آشفتگی بشود، دچار مثلا
افسردگی بشود، اینکه خب کار نمیگذرد... . آرمانگرایی باید ما را بهسمت
بالا بکشاند جوری نباشد که بهخاطر دیدن برخی از ناهنجاریها که با
آرمانگرایی ما مخالف است حرکت ما دچار توقف بشود یا دچار اشتباه و انحراف
بشود یا از آن مسیری که دارد بهجای دیگری سرش گرم بشود و مشغول بشود. با
این نگاه، نگاه کنیم.»
در محور چهارم، حضرت آقا میفرمایند: راجع به افراد و گروهها جمعبندی
داشته باشید، کار خوب و بد را جمعبندی کنید و برآیند آن را ببینید چقدر
بهنفع انقلاب است. «من این را بارها گفتم، ما اثبات یا نفیمان نسبت به
اشخاص ناشی است از جمع بندیای که ما داریم.» و ادامه میدهند: «تذکرتان را
بدهید، نهی از منکر اگر منکری میبینید بکنید، امر به معروف اگر چنانچه
معروفی هست که زمین مانده بکنید. اما این موجب نشود که این منکر را یا این
نقطه منفی را آدم بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند یا فرض کنید که فاصله
ایجاد بشود یا تعارض کند یا تخریب کند کما اینکه بعضیها هم همینجورند...
. این اشکالات برخی هست. برخی کوچک هم نیست، ممکن است بزرگ هم باشد منتها
در عینحال باید جمعبندی را ملاحظه کرد.»
سرفصل بعدی این است که بیان میدارند که راه حمل بر صحت را نبندید و
پیرامون گلایههای دوستان است که میفرمایند: " ممکن است کسی چیزی بهنظر
شما نادرست گفته باشد، راه حمل بر صحت را نبندید.» توجه کنید نکات ذکر شده
از فرمایشات رهبر معظم انقلاب همه ملاک و معیار است که با آن باید خود را
محک بزنیم و میزانی برای حرکت در جامعه کسب کنیم.
در نکته ششم که بسیار مهم است، راجع به ضرورت وحدت ولو با یک اغماض فرمایش
فرمودند که در سئوال قبل به آن اشاره شد البته برخی با زیرکی این موضوع را
مربوط به دوسال پیش و آنهم در ارتباط با مجلس دانستند اما آقا در همان جلسه
فرمودند " حالا ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم، در این مجموعه معتقد
به ارزشها و اصول هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد" سپس دوبار
فرمودند " ولو با یک اغماضهایی، ولو با یک اغماضهایی،" و ادامه دادند "
بعضی از این اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند ولی
خب بکند آدم حق را باید ببیند چیست، یک جاهایی باید برخی از اغماضها را
انجام داد برای یک مصلحت بزرگتری که حالا در این مورد بحث ما مصلحت اتحاد
و اتفاق و عرض کنم با هم بودن و یک صدا داشتن و اینهاست» به هرحال دلیل
اصلی اغماض ما نسبت به برخی آقایان این است . بعد از آن با ذکر ضرورت
همکاری دولت و مجلس و با تأکید بر شرایط کاری دولت و با حفظ استقلال مجلس،
با بیان فتنه سال 88 و اقتدار نظام در عبور از توطئهها و عظمت حضور مردم
در دفاع از انقلاب، توجه بهسختی گردنهها دادهاند و مطالبه حرکت با
دقت و هضم بالا و با اولویت بخشی در امور را دارند و بعد از آن نیز تاکید
بر ضرورت بصیرت بخشی در جامعه داشتند. بهنظرم این ملاکها تکلیف
معتقدان به اصول و ارزشها را مشخص کرده است.
به این موضوع هم شفاف تر پاسخ دهید که چرا کسانی که عملکرد خوبی در طول فتنه سال 88 نداشته اند نمایندگانی را هم در جبهه متحد معرفی کرده اند، آیا این احتمال تکرار شدن اشتباهات آنها در آینده و در گردنههای سخت دیگر را نمیدهد؟
بنده منطق و ضرورت با هم بودن را ذکر کردم و این در جبهه متحد رعایت شده است همچنین که جبهه متحد برای جبهه پایداری هم سه نفر یعنی دو نفر اجرایی و یک نفر حکم را در نظر گرفته اند و همان توجیهی که جبهه پایداری باید در جبهه متحد اصولگرایی باشد به همان توجیه نیز برخی از این افراد به جبهه متحد دعوت شده اند. در بین دوستان معترض به حضور ساکتین در جبهه متحد هم برخی از افراد از ساکتین فتنه و انحراف هستند و برخی از آنها هم فقط به فتنه اعتراض کردهاند و روشنگری کردهاند که بسیار خوب بود ولی دیگران که امروز اکثریت فعال جبهه متحد هستند نیز این روشنگری و اعتراض را داشتند ولی فقط به اعتراض و روشنگری بسنده نکردند و سعی کردهاند گره فتنه را باز کنند. این یک مقام دیگر است یعنی وقتی کوی دانشگاه اتفاق افتاد، ماجرای کهریزک پیش آمد و یا در همان روزها نیاز بود که افرادی در دانشگاه ها برای سخنرانی حاضر بشوند برخی از این دوستان کجا تشریف داشتند. البته این هم مغتنم است که افرادی به فتنه گران معترض بوده و روشنگری کرده اند اما باید بدانیم نمره آنها بیست نیست. به همان دلیلی که اینها انتظار دارند در درون جبهه متحد اصولگرایی باشند به همان دلیل هم برخی از آقایان هستند. متاسفانه امروز اصل فتنه و انحراف را برخی دوستان فراموش کرده اند و به امور فرعی بیشتر می پردازند و این محل تامل و دقت دارد.
آیا شما اعتراضاتی به ساکتین فتنه و نسبت به عملکرد آنها در سال 88 داشتهاید؟
بله هم به آنها خصوصی اعتراض کردیم و هم در سخنرانی در دانشگاه در همان ایام نسبت به آنها انتقاد نمودم. مسئول بودن افراد مصونیت نمیآورد و باعث نمیشود که وظایف افراد از گردن آنها ساقط شود اما امروز ما داریم جبهه تشکیل میدهیم و لازم هست که برای وحدت، فرمایشی که 21/10 / 88 مقام معظم رهبری فرمودند را سرلوحه قرار بدهیم، یعنی «برای حفظ اصولگرایی نیاز به وحدت است و برای وحدت نیز نیاز به تنازل داریم». البته ما وحدت برحول اصول را خواستاریم و محوری ترین اصل خویش را نیز ولایتمداری می دانیم. ما از حضرت امام (رحمتاللهعلیه) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) یاد گرفتیم که حب و بغضمان نسبت به دیگران بر مبنای نزدیکی و دوری افراد، گروهها و جناحها به اسلام، نظام و انقلاب باشد، حب حضرت امام و آقا برای جایی است که جریانات و افراد، خدمات و برکاتی برای اسلام و انقلاب و مردم دارند و بغضشان هم نسبت به کسانی است که مضر به حال اسلام بوده و در برابر مصالح نظام اسلامی و منافع ملی قد علم میکنند.
باید نوع نگاه را به رفاقتها، رقابتها، مخالفتها و دشمنیها عوض
کنیم و از منظر مصالح کلان نظام اسلامی موضوعات را رصد کنیم. ما نباید توجه
کنیم چهکسی حضورش نفع بیشتری برای ما و گروه ما دارد، این منیتی است که
امام میفرمایند شیطان است، بلکه باید دقت کنیم چه گروه و چه فردی برای
اهداف انقلاب اسلامی مفید است و به همین دلیل او را بر دیگری مقدم داریم و
به خویش نزدیکتر بدانیم و یا کسانی را که برای مصالح کشور گام
برنمیدارند رقیب دانسته و گروهها و افراد ضداسلام و ضد ارزشهای انقلاب
را دشمن بشماریم. این آن درسی است که امام و رهبر انقلاب به ما آموختند،
نباید با هم دشمنی کنیم و سر ناسازگاری بگذاریم.
پس خالص سازی چه می شود؟
ما نیازمند هوشمندی و اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط و جلوگیری از
گرفتاری در طوفان احساسات و یا مصلحتاندیشی صرف هستیم. بعضی از ماها
تأکیدمان بر خالصسازی است و با شعار تکلیفگرایی، اهمیت آن را بیشتر از
وحدت میدانیم و برخی دیگر با مصلحتاندیشی راه هرگونه تصفیه ناخالصیها
را مسدود میکنیم.
این دو موضوع دوروی یک سکهاند و دقت در رعایت اعتدال در خالصسازی و
همچنین توجه به اتحاد و وفاق حداکثری هم تکلیف ماست و هم مصلحت ما، و این
همان امریاست که مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان در ماه مبارک
رمضان به زیبایی فرمودند: «یک سؤال دیگر این است که بعضیها میگویند
وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگویید؟ من میگویم هر دو. خلوص که
شما مطرح میکنید - که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد،
یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دایره خارج کنیم - چیزی نیست که با
دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود بهوجود
بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم
نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر
بود، ابیبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه اول و
خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک
عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض
کنید پیغمبر در همان جامعه چند هزار نفری - که کار خالصسازی خیلی آسانتر
بود از یک جامعه 70 میلیونی کشور ما - میخواست خالصسازی کند، چهکار
میکرد؟ چی برایش میماند؟ آنکه یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آنکه یک
تشری شنفته، باید میرفت؛ آنکه در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه مرخصی
بگیرد، اجازه مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آنکه زکاتش را یکخرده دیر داده،
باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند. امروز هم همینجور است. اینجوری نیست که
شما بیایید افراد ضعیفالایمان را از دایره خارج کنید، به بهانه اینکه
میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائره خالصین را توسعه
بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعه شما را خالص کنند، در
جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان،
خانواده خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه
میتوانید، در حوزه نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و
جمعی تلاش کنید؛ که نتیجه آن، خلوص روزافزون جامعه شما خواهد شد. راه خالص
کردن این است. وحدت هم که ما گفتیم - که بعد سؤالات دیگری هم در این
زمینه شده - منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با
آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول
دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین
مؤمنین. آن کسیکه اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد
یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهرا از این دایره خارج است.
بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار
خلوصیم.» پس طبق ملاک داده شده از سوی آقا ابتدا برای خالص سازی، هرگروه
باید از خود شروع کند و سپس به دیگران بپردازد، آنهم با رویکرد غالب
اثباتی برای توسعه خالصین، چیزی که امروز گم شده ما هست و متاسفانه به
بهانه تکلیف گرایی عده ای از دوستان کاری می کنند که کاملاً خلاف بیان رهبر
معظم انقلاب است و در مورد وحدت نیز اصل دانستن اصول و گرد آن جمع شدن
امری است که همه می بایست به سمت آن حرکت کنند.
مصادیق جبهه متحد اصولگرایی در کشور تا چه حد با گزینههای جبهه پایداری مشترک خواهد بود؟
جبهه پایداری که گفته است میخواهیم کار گفتمانی انجام بدهیم لذا مصداق موضوعیت ندارد. دبیر جبهه پایداری حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی، مکرراً فرمودهاند که جبهه پایداری کار گفتمانی میخواهد انجام بدهد و به دنبال تهیه و ارائه لیست انتخاباتی نیست. البته برخی از آقایان دیگر نیز گفته اند لیست می دهیم که این تفرقه و لیست های متعدد به نظرم فرش قرمز زیر پای فتنه و انحراف انداختن است. ما حرفمان این است که همه با هم بر اساس ملاکها و بدور از سهم خواهی باید لیست را ببندیم، اما در صورت اصرار دوستان به لیست مجزی سعی خواهد شد در لیست جبهه متحد بر اساس شایستگی افراد انتخاب شوند و بالطبع از این دوستان هم در لیست حضور خواهند داشت.
پس شما میفرمایید که گزینههای جبهه متحد با جبهه پایداری به صورت محدود به اشتراک میرسد؟
بنده در مورد مصادیق حرفی نزدم. جبهه متحد لیست میدهد، لیست جبهه متحد هم برمبنای شاخصه ها ارایه می شود و افراد مرتبط با فتنه، انحراف و فساد در آن وجود ندارد. یعنی ما مرزبندی شفاف با این افراد داریم. آن کسی هم که تمایل به فتنه، انحراف و فساد داشته آن هم در لیست ما قرار نمیگیرد. گمانهزنیهای غلطی هم که اسامی را مشخص میکنند و لیستها را ارائه میکنند درست نیست. برادران پایداری هم رقیب ما نیستند و به اعتقاد بنده برخی از آنها هم در لیست جبهه متحد قرار خواهند گرفت. نکتهای که هست این است که دبیر جبهه پایداری روی کار گفتمانی و نه ارائه لیست تأکید میکند. البته باید استقبال کرد که دوستان کار گفتمانی انجام بدهند مثل ما که کار گفتمانی انجام می دهیم و برایمان الویت دارد. به هر حال ما باید تلاش کنیم دست به دست هم بدهیم لیست واحد بدهیم بر محور ارزشها و ملاکها.
مهمترین تاکتیک جریانهای مخالف گفتمان اصولگرایی برای به شکست رساندن این جریان را چه میدانید؟
همین تفرقه است. همین کاری که برخی از دوستان به دنبال آن هستند بزرگترین موهبتی است برای نظام سلطه، انحراف و فتنه.
به نظر شما عدم ارائه لیست واحد از سوی اصلاحطلبان و شرکت نکردن رسمی آنها در انتخابات با هدف و زنکشی جریان اصولگرایی و خودزنی نیروهای انقلاب صورت گرفته است؟
به عقیده بنده مواضع دو پهلو و ابهامآلود و عدم ارائه لیست از سوی اصلاح طلبان اهدافی داشته است. در نظر سنجی ها هنوز اصولگرایان فاصله بسیاری با آنها دارند و مهمترین بخش تصمیم اصلاح طلبان برای عدم دادن لیست بخاطر ترس از شکست مجدد است و از طرفی آنها با آگاهی به اینکه اگر لیست بدهند جبهه اصولگرایی روبهروی آنها متحد خواهد شد از این کار دست برداشتند لذا تاکتیکی را به کار بردند که ما سال 82 به کار بردیم، یعنی اصولگرایان آمدند در آن سال با چهرههای جدید و ادبیات نو که تا آن روز نبود لیست ارائه دادند و مسیری را انتخاب کردند که حساسیت طرف مقابل را کاهش بدهند، اینها هم آمدند این کار را کردند. نکته دوم، اینکه خاطر ما را آسوده کنند و ما را به دعوای درون گفتمانی و خودزنی جدی بکشند. نکته سوم آنها قصد دارند با ایجاد یک فضای سرد انتخاباتی کاهش مشارکت را دنبال کنند و بعداً آن را به عنوان یک اهرمی علیه نظام بکار ببرند و مطالبات خودشان را از آن طریق دنبال کنند. آنها تصمیم دارند در راستای خواسته دشمنان و نظام سلطه، انتخابات را با کاهش مشارکت مواجه کنند. اما این ظاهر کار است و باطن کار آنها این است که آنها بیش از هزار نفرشان ثبت نام کردهاند و محکم برای پیروزی در انتخابات تلاش میکنند و ستادهایشان سخت مشغول فعالیت هستند. این خامی و خوشخیالی است که ما احساس کنیم آنها نیامدهاند و فرصتی را پدید بیاوریم که به جان همدیگر بیفتیم. این همان کاری است که در انتخابات شورای دوم گریبانگیر اصلاحطلبان شد و آنها به وزن کشی و خودزنی سیاسی روی آوردند. الان بنده بسیار مشکوکم که برخی از دل جریان اصولگرایی شکاف و تفرقه را دامن میزنند، این مشکوک است، سادگی هم حدی دارد. سال 75 یا 76 جمعیت دفاع از ارزشها تشکیل شد بعد از دل جمعیت دفاع از ارزشها که با یک شعارخوب، برخی از عناصر شایسته را دور هم گرد آورده بود، شرایط به سمتی رفت که اولاً نیروهای انقلاب در انتخابات شکست خوردند و ثانیاً کسی مثل آقای پورنجاتی در مجلس ششم همراه با دوم خردادیها و حتی بدتر از آنها بعضاً عمل کرد. برخی حرفها و صحبتها از درون جریان اصولگرایی زده میشود که انگار دسیسه و خواست دشمن و انحراف و فتنه هست. فتنه گران می خواهند هزینه تحریم انتخابات را به نظام تحمیل کنند بدون اینکه هزینه این کار و هم سویی با دشمن و عوامل خارجی را بپذیرند علاوه بر اینکه بازی برد بردی را برنامه ریزی کرده اند که با حضور عناصر دست دوم تلاش جدی کنند به پیروزی برسند اگر موفق شدند برد مضاعف کردند و اگر شکست بخورند می گویند افراد سرشناس ما نبودند و اینگونه هزینه شکست را نمی پذیرند.
شما میفرمایید ادامه روند کنونی از سوی اصولگرایان، به تشکیل مجلس نظیر مجلس ششم منتهی میشود؟
اگر ما با هم نباشیم انتظار نداشته باشیم خدا همه آن چیزی را که میخواهیم برای ما فراهم کند ما باید در مسیر وحدت حرکت کنیم و در انتخاب نامزدها شایسته سالاری را پیشه کنیم.
با توجه به اینکه برخی گمانهزنیها این را نشان میدهد که اصلاحطلبان در کلانشهرها سرمایهگذاری کرده و جریان انحرافی هم روی شهرهای کوچک و این دو گروه تصمیم دارند پس از ورود مهرههایشان به مجلس به دنبال ائتلافی بزرگ باشند، آیا جریان اصولگرایی تمام شهرها و استانها را برای پیشبرد اهداف خود مورد توجه قرار داده است؟
هدف نهایی فتنهگران همانی است که الان منحرفین میخواهند. آنها میخواهند مجموعهای را در مجلس داشته باشند که راحت در مقابل بنیانها و اساس انقلاب بایستند. چون هدفشان مشترک است خیلی راحت با هم کنار میآیند. آن چیزی که مهم است این است که ما اشتباه نکنیم و با ایجاد تفرقه بین خودمان میدان را به آنها ندهیم.
جریان اصولگرایی در کل کشور فعال شده است و در تک تک حوزههای انتخابیه فعالیت می کند. راهبرد اساسی ما هم وحدت بین تمام جریانهای اصولگرایی و انتخاب و معرفی عناصر شایسته به مردم و ایجاد فضای رقابت سالم و نشاط انتخاباتی برای حضور گسترده مردم و انتخاب نامزدهای کارآمد و انقلابی است.
احتمال اینکه افرادی که عملکرد مناسبی در مجلس هشتم نداشتهاند باز هم در لیست اصولگرایان جا بگیرند؟
هر کسی با انحراف، فتنه و فساد مرتبط بوده باشد و آب به آسیب آنها ریخته باشد در لیست اصولگرایان قرار نمیگیرد و این خط قرمز ماست.
در این فرصت باقیمانده تا انتخابات امیدوار به همگرایی جبهه متحد اصولگرایی و جبهه پایداری هستید؟
بنده خیلی امیدوارم. جبهه پایداری با شعارهای خوبی که همان دفاع از اصول است روی کار آمده و این بسیار مناسب است و وحدتی که ما از آن حرف میزنیم جز همین اصول است. مثل روز روشن است که اگر ما با هم وحدت نکنیم باید طعم شکست را بچشیم. تجارب قبلی ما هم همین را نشان میدهد.
شعارهایی که جریان انحرافی برای پیروزی در انتخابات به آنها متوسل بشوند را میتوان حدس زد؟
در این انتخابات خواهیم دید که جریان انحراف بیش از هر چیز دیگری دم از ولایت و مردم خواهند زد. چون آنها دچار یک نفاقی هستند. بیش از همه آنها روی اصول و مبانی و خدمت به مردم تأکید خواهند کرد.
آینده انتخابات را با توجه به صفبندیهای گروههای مختلف چطور ارزیابی میکنید؟
انشاء ا.. یک انتخابات با شکوه را خواهیم داشت . اگر ما نیز انسجام و وحدت داشته باشیم و نامزدهای خوبی را انتخاب کنیم به امید الهی پیروزیم. محصول این وحدت هم باید مسیری را طی بکند که ما حصل آن یک حضور منسجم در انتخابات بشود و انتخاب نامزدهایی که مبتنی بر ارزشها و ملاکها انتخاب میشوند و دارای کارآمدی و تعهد و تخصص هستند بسیار حائز اهمیت است. این زمینه یک مجلس خدمتگزار را با حضور افراد انقلابی محقق میکند. به هر حال پیروزی اصولگرایان جز به وحدت میسر نخواهد شد.