حاج سعید حدادیان جزو مداحان و مرثیهخوانهایی است که علاوه بر اسلوب و فنون مداحی تسلط خوبی بر مبانی عزاداری از منظر آیات و روایات دارد. اگرچه حاج سعید بیشتر با نغمه "یاد و امام و شهدا" میان تودههای مردم شناخته شده و ایام محرم عاشقان اهل بیت(علیهم السلام)با رروضههایش که از صدا و سیما پخش میشود، صفا میکنند، اما کمتر کسی است که بداند این مداح خوش الحان آل الله علیهم االسلام تحصیلات عالیه خود را نیز در راستای حرفه مقدسش ادامه داده تا آنجا که پایان نامه دوره کارشناسی ارشدش ترجمه متن کتاب "الحسین فی القرآن" است. آخرین پنج شنبه سال 1432 هجری قمری فرصتی بود تا پس از برنامه زیارت عاشورای مهدیه امام حسن مجتبی(علیه السلام) با حاج سعید حدادیان به گفتگو بنشینیم و حاج سعید با خوش رویی نزدیک به دوساعت پرسشهای ما را پاسخ گفت. موضوعاتی همچون سابقه اقامه عزا و اشک برای حضرت سیدالشهدا(ع)، توسل به اهل بیت(ع)، گریبان دریدن، ضجه زدن، علم کشی، لطمه زدن، قمه زدن، طبل و شیپور زدن و دسته عزا به راه انداختن از جمله نکاتی بود که حاج سعید حدادیان در خصوص آن توضیحاتی ارائه کرد که در بخش اول گفتگو با رجانیوز از نظر خوانندگان میگذرد: آیا مداحی و عزاداری برای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام سابقه دارد، نمونههایی از آن در میان ائمه معصومین علیهمالسلام را بفرمایید؟ مطابق روایات عدیده این سابقه نه تنها در زمان ائمه معصومین(علیهم السلام) بلکه به زمان انبیاء بر می گردد. جناب آقای گیلانی كتابی را به نام "الحسین فی القرآن" به زبان عربی نوشته كه بنده ترجمه كردهام، پایاننامه كارشناسی ارشدم بوده است، منتهی این ترجمه را برای چاپ بیرون ندادهام. در آن كتاب، روایات زیادی در ذیل تفاسیر آمده و به تأویلات و تطبیقهای آیات اشاره میكند. مثلاً در ذیل آیه "كهیعص" از حضرت ولیعصر ـارواحنا فداهـ روایت داریم كه این حروف مقطعه پیرامون سیدالشهدا(علیه السلام) نازل و توضیحاتی داده شده كه درباره چگونگی دگرگون شدن حال حضرت زكریا در شنیدن قصه سیدالشهدا(علیه السلام) است. از این دست روایات زیاد داریم. انبیاء عظام الهی از آدم ابوالبشر؛ توجه كنید سابقه عزاداری حضرت آدم بر میگردد. همین ملتزم یعنی بین حجر و در كه هنوز كعبه بالا نیامده و یك برجستگی بوده آدم آنجا توبه میكند، چون برای سیدالشهدا(علیه السلام) موفق به گریه میشود. به آدم(علیه السلام) گفته شد اگر به خمسه طبیه متوسل شده بودی، مبتلا به این بلیه نمیشدی من بیشتر از آنچه كه راجع به عزاداری بگویم، باید اول راجع به توسل و نفس توسل بگویم. در باب توسل، چند مطلب است كه مغفول مانده؛ یكی توسل برای پیشگیری است. توسل به ذوات مقدس خمسه طیبه در تفسیر منسوب به امام عسگری(علیه السلام) و در روایات دیگر ما آمده كه اینها دالّ بر این است كه توسل عامل پیشگیری است. یعنی مطابق روایتی، حضرت آدم(علیه السلام) مؤاخذه میشود كه چرا تو با اینكه این اسماء را دیده بودی، به این اسماء متوسل نشدی و اگر متوسل شده بودی، مبتلا به این بلیه نمیشدی. در اینجا نكتهای است كه عدم توسل موجب مؤاخذه است و خودِ توسل پیشگیریكننده از بلیّات است. انبیا هم به اهل بیت(علیهم السلام) توسل داشتند خداوند به یكی از اقوام بنیاسرائیل فرموده بود كه شنبهها را ماهی نگیرید. اتفاقاً این قوم كلاه شرعی درست كرده بودند. ماهیهای بزرگ هم به قدرت الهی برای امتحان شنبهها دم دست میآمدند. اینها گفتند چه كنیم؟ كانالهایی به حوضچههای بسیار بزرگ كَندند كه این ماهیها به آنجا بیایند و بعد یكشنبه آنها را بردارند و اینطوری كلاه سر خدا بگذارند. شاید گناهان دیگری داشتند و در نهایت مورد عذاب قرار گرفتند. حدود نیمی از مؤمنین اینها را نصحیت میكردند، بقیه مؤمنین میگفتند اینها دیگر درست بشو نیستند، نصیحتكنندهها هم میگفتند ما میدانیم، اما برای اینكه حجت را تمام كنیم، «مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ»(1). در این قضیه اینها مورد عذاب قرار میگیرند و مسخ میشوند. در سوره یس بهطور كلی به مسخ اشاره میشود و در سُوَر دیگر در یكی دو مورد به قصه اصحاب سبت (شنبه) اشاره شده است، «كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ»(2). ذیل تفسیر آمده اگر اینها میگفتند "بجاه محمدٍ و آل محمد ـصلوة الله علیه و آله اجمعینـ" و خدا را بجاه محمد و آل او قسم میدادند، خدا این بلا را بر اینها نازل نمیكرد و این را بر زبان آنها جاری نكرد. خدا آنها را به این ابتلا نمیرساند. پس اصل توسل فقط به ائمه اطهار ـصلوة الله علیه اجمعینـ برنمیگردد، بلكه به انبیاء عظام الهی و كلاً انبیا برمیگردد. خداوند دوست داشته كه همه به این بزرگواران توسل داشته باشند. اینها بالاترین محبوبهای الهی هستند. اشک برای امام حسین(ع)؛ حسن ختام توبه اشک آدم شد در روایات به گریه انبیا هم اشاره شده است. یعنی روضه سیدالشهدا خوانده شده است، روضه عطش برای حضرت آدم خوانده میشود و حضرت آدم اشك میریزد و همانجا ندا میرسد كه توبه تو به خاطر این اشك قبول شد. حسن ختام توبه، اشك حضرت آدم، توبه اشكی است كه برای امام(ع) میریزد كه نشان میدهد تا چه حد موضوعیت دارد. پیامبر(صلی الله علیه وآله) با روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای حسین(علیه السلام) گریه کرد به ائمه اطهار ـصلوة الله علیه اجمعینـ كه میرسیم، میبینیم پیش از اینكه آباء گرامی امام حسین(علیه السلام) از دنیا بروند، برایش گریه كردند، از پیش از ولادت حتی روز ولادت، مطابق نقل مجلسی، خود حضرت روضه خودش را میخوانده و فاطمه زهرا ـسلام الله علیهاـ گریه میكرده و پیغمبر میشنود و گریه میكند. روز به دنیا آمدنش همگی گریه میكنند كه اینها همه اشاره دارد به مصیبت ایشان كه اعظم مصائب است. این عرایض مربوط به ذوات مقدس خمسه طیبه بود، بعد از ایشان هم پرچم عزاداری را زینالعابدین، امام باقر، امام صادق ـصلوة الله علیهم اجمعینـ به دست گرفتند و برافراشتند و به منطقه خراسان و مرو آن روز امام رضا(علیه السلام) و همچنان تا ولیالله الاعظم ـاروحنا فداهـ چه در دوران غیبت صغری و چه دوران غیبت كبری که بعضی از بزرگان اشاراتی به آن داشتند، میرسیم. اشک بر سیدالشهدا(ع) تا حالت نزدیک به موت موضوعیت دارد در مورد عزاداری چند نكته داریم. اول اینكه عزاداری اهلبیت ـعلیهم السلامـ چگونه بوده است. قطعاً بُكاء بوده و اینكه آیا بُكاء، طولانی بوده؟ قطعاً همینطور بوده و اینكه بُكاء اینها را به حالی میآورده كه نزدیك به موت بوده، واقعاً بوده، یعنی در آن غش و از حال رفتن موضوعیت داشته است. پیش از اینكه به ائمه اشاره كنم، بیایید به قرآن نگاه كنیم، در احسنالقصص، قصه یوسف(ع) اشاره میكند: «وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِیمٌ»(3)، سید ابن طاووس ـعلیه رحمهـ در كتاب مهجالدعوات، روایتی آورده كه عزرائیل یعقوب را دوست داشت. از خدا اجازه خواست بیاید دیدنش. وقتی آمد، یعقوب عزرائیل را قسم داد كه به من بگو: «آیا یوسف را قبض روح كردی؟» عزرائیل جواب داد: «نه». یعقوب با اینكه میدانست یوسف زنده است، ولی آنقدر گریه كرد كه «وَ ابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ»، از حزن چشمهایش سفید شد. پس ببینید سفید شدن چشم برای حجت خدا كه یوسف است، موضوعیت دارد و آن كسی به این حال میافتد كه بیش از همه اشراف و آشنایی دارد. به همین دلیل است كه امام زمان هم موافق است و در زیارت ناحیه مقدسه میفرماید: «حَتّی أَمُوت»، یعنی اینقدر گریه میكنم تا بمیرم و رو به موت بروم. پس این مرز هم مشخص شد و در همینجا میگوید كه اگر اشك چشمم خشك شود، خون گریه میكنم. یعنی برای اشك خشك شدن هم بحث است. روایت است که مانند زن بچه مرده برای حسین گریه کنید زینب كبری(س) میبیند یكی از كنیزها اشك دارد و دیگران ندارند، از او میپرسد که چگونه اینگونه اشک دارد که کنیز پاسخ میدهد که من قاووت (حلوا) درست میكنم و برای اشك قوت میگیرم، که حضرت میفرماید برای همه عزاداران حسین درست کن. یا زینالعابدین(ع) اشك میریزد، بر او اعتراض میكنند، که میفرماید: «18 یوسف مرا سر بریدهاند، چطور گریه نكنم؟! او یك یوسفش گم شد، درحالی كه 18 یوسف مرا سر بریدهاند». در مورد اینکه چگونه گریه كنیم روایت است: مثل زن بچهمرده، « نوحوا علی الحسین نوح الثکلی علی ولدها» دیگر توضیح نمیخواهد. زنی كه بچه شیرخوارهاش، بچه دو سالهاش یا بچه پنج سالهاش مرده چهجوری گریه میكند؟ آرام و قرار ندارد. در این روایت كیفیت گریه را میگوید. گریبان دریدن و ضجه و عجه در عزای امام حسین(ع) حالا میآییم سراغ گریبان دریدن؛ حضرت زینب(س) در شب عاشورا موقعی كه هنوز امام حسین(ع) شهید نشده است، گریبان میدرد. بعضی از ائمه مثل امام حسن عسگری(ع) در فراق پدرشان، امام هادی(ع) گریبان میدریدند. در فراق برادر و پدر میشود، گریبان درید. یعنی شما وقتی برادر و پدر خودت از دنیا میرود، میتوانی گریبان پاره كنی. این گریبان دریدن هم نکته عقلی دارد چرا که داغ مصیبت روی قلب و سینه فشار میآورد، انگار كه نفس میخواهد حبس شود و حالت سكته به آدم دست میدهد، لذا گریبان دریدن در عزای معمولی خودمان موضوعیت دارد. اینكه گفته میشود: «إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ»(4) با گریبان دریدن منافات ندارد و برای امام هم به طریق اولی اینچنین است. ضجّه و عجّه و جزع و فزع همگی در روایات آمده است. آیا میشود ضجّه زد؟ عجّه (ناله) كرد؟ اسناد زیاد است، اما سند خیلی روشن آن در دعای ندبه آمده است: «وَ یَضِجَّ الضّاجُّونَ، وَ یَعِجَّ الْعاجُّونَ»، هم گریه را میگوید و هم ندبه. ندبه گریه با صداست. بعد از ندبه عجّه و ضجّه را میگوید كه: «أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ؟ صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَ صادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ»، برای صالحین باید گریه كرد. «وَ صادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ». باید همیشه جریان و كوره و آتش ابراز عشق به اینها داغ باشد و بهترین نوع ابراز احساسات، همانا اشك ریختن است. لطمه زدن در عزای سیدالشهدا(ع) آیا لطمه به خود زدن در عزای سیدالشهدا(ع) وجه روایی دارد؟ ببینید درباره لطمه زدن به صورت، شیخ مفید نقل كرده وقتی حضرت زینب به صورتش میزند، امام حسین شب عاشورا میفرماید: «تا من زندهام، اینجوری خودت را نزن». سند آن در كدام كتاب است؟ شیخ عباس به نقل از شیخ مفید در نفسالمهموم آمده است. شیخ عباس از ابن شهر آشوب و آقایان دیگر مثلاً از ابیمِخنَف هم در آن كتاب آورده است. این روایت معروف است. یك وقت یك مجتهد حیّ كه مرجع تقلید و ولیفقیه است، یعنی مقام معظم رهبری میگوید ناحیه مقدسه درست است و تأیید میكند. این یك سند است و سندش دم دست و مؤیدش هم حیّ و حاضر است. در نمازجمعه یا در سخنرانی دیگری راجع به این ناحیه مقدسه توضیح دادهاند. آنجا میگوید که در کربلا زنها وقتی از خیمه بیرون آمدند، لطمه به صورت میزدند و صورتهایشان را در عزاداری زخمی میكردند. اینها به سرزنان و سینهزنان آمدند. بهجای اینكه این اسناد را بدهم، بهتر است كه بگویم ولیفقیه، امام امت چه میگوید. برای دستگاه سیدالشهدا(ع) باید سر و صدا كرد بسیاری از جوابهای شما در یكی دو سخنرانی امام امت ـروحی فداهـ كه منشور عزاداری را عنوان كرده، هست. یكیشان اینكه مكتبی كه در آن به سر و سینه نزنند پایدار نمیماند. یعنی پای مكتب باید به سر و سینه زد. واژه هیاهو را جستجو كنید، ببینید امام چه گفتهاند. میگوید هیاهو (سروصدا) موضوعیت دارد. نباید خاموش بود. بعضیها میترسند، بعضیها با نگاههایی وارد میشوند، نخیر! برای دستگاه سیدالشهدا(ع) باید سروصدا كرد. سروصدا كردن نه اینكه همسایه را اذیت كنیم، بلكه این دهه باید پرشور و پرحرارت باشد. دست و بال ما را هم خیلی باز گذاشتهاند. در دهه محرم این هیاهو موضوعیت دارد. امام میفرمانید عزاداری سنتی، علم وکتل هم یکی از مصادیق آن است حضرت امام میگوید که عزاداری به سر زدن و سینه زدن دارد، میفرماید همان عزاداری سنتی با علم و كتل؛ بعد علم را معانی دیگری میكنند! علم همینی هست كه تیغه دارد، همین را علم میگویند. طوق بوده كه شده علم. علم چند تیغ و چند تیغ؛ میگویند نه! این یك چیز دیگر است. چرا یك چیزی از خودت درمیآوری؟ منِ سینهزن میدانم، تو اصلاً نمیدانی چیست. بعد میگوید این نیست یك چیز دیگر است! میگوییم كدام است؟ میگوید بیرق. بیرق چیز دیگری است، ما پرچم را در دستگاه اهلبیت میگوییم بیدَق، که بیرق مشهور شده است. عامیانه و محلی میگوییم بیدق. حالا بیرق یا بیدق، علم بوده یا طوق، همه اینها هیمنه دستگاه عزاداری است. علمها، تابلوی اعلانات هستند سریالهای محمدرسولالله(ص)، امامعلی(ع)، امامحسن(ع)، امامرضا(ع) و سریال مختار را ببینید. باید بیایی و بگویی چرا پرچمهای این لشكر اینجوری است؟ پرچمهای آن لشكر آنجوری است؟ دستههای مختلف میآیند، برای اینكه با اشكال مختلف خودشان را از دیگران متمایز كنند و یك تجلی و جلوهای بدهند، چیزی مثل علامت یك تابلوی اعلانات است، یك تابلوی اعلانات است كه هم مدرن است و هم سوپر پست مدرن! با اینكه سنتی است. همیشه نو به نظر میآید. ببینید پرهایش چقدر خوشگل است، چرا به این پر گیر میدهید؟ كی گفته كه این پر، بُت است؟ كی گفته این پر، خداست؟ اصلاً كسی چیزی نگفته؟ تو داری میگویی. ما اینجوری گیر میدهیم. ما بچه بودیم میگفتیم علم پنج تیغ بشود 15 تیغ تا اسم چهارده معصوم را بهجای پنج تن روی آن بنویسیم. این بد است؟ روی تیغهها اسماء اهلبیت است، آیات است، روایات است. بعد هم چهار تا مجسمه كه هست، تقصیر ما بوده است. میگوید این شیر چیست؟ میگوییم قصه شیر و فضّه است. میگوید این قصه راست است یا دروغ؟ اگر دروغ است كه بالاخره آن موقع یك عده خواندهاند و جا افتاده. داستانش هم این است که میگویند فضّه در هند بوده و شیری بوده و كذا و كذا و میگویند روز عاشورا این شیر میآید. این از آن اخبار بسیار بسیار ضعیف و غیرقابل اتكاست. حالا یك چیزی بوده. یا فاطمه صغری و مرغ؛ مرحوم شهرانی میگوید: «با اینكه جزو وقایع مشكوكه هست، ولی میشود از همین ضعیفترین سندها از نظر فقهی بخوانید». آمدهاند روی علمها یك كبوتر گذاشتهاند به یاد آن كبوتری كه در روایت آمده خودش را به خون میمالد و به مدینه میرود. اینكه فاطمه صغری اصلاً هست یا نیست و چه و چه... حالا اینها یك چیزی بوده است. باید بگویی آن پرنده را بردار یا آن شیر را بردار، نه اینكه كل دستگاه اینها را به هم بزن. تازه تو امروز میگویی این شیر نیست، فردا یكی میآید و میگوید هست. امروز یكی میآید و میگوید آن مرغ نیست، فردا یكی میآید و میگوید هست. اینطوری خیلی پیش میآید. مثلاً بعضیها میگویند کتاب لهوف خیلی ضعیف است، آقا فرمودند که نه ضعیف نیست، خیلی هم قوی است. اینها نظرات محققین است. برای ما ارزشمند است، اما نگاه نفیای خوب نیست. در مورد صدای طبل و سنج به شما میگویم، برادر جوانم از دنیا رفته بود، مردم روز چهلمش را خوب متوجه نشده بودند. اتوبوس آمده و میخواستیم سر خاك برویم، مانده بودیم که حالا چهجوری مردم را خبر كنیم. من ناراحت بودم، بعد دیدم از این گروههایی كه مارش عزا میزنند، آمدند. دیدم آنها یك لبخند به من زدند و گفتند: «چرا ناراحتی؟» گفتم: «چرا همسایهها نمیآیند؟» گفت: «غصه نخور». شروع كرد مارش عزا زدن. این صداها علامت است مثل نقارهخوانی امامرضا كه میگوید دارد غروب میشود، دارد طلوع میشود. علامت و نشانه عزاست. با زدن مارش عزا همه همسایهها بیرون آمدند. این سروصدا آدم جمع كرد و رفتیم سر خاك. من كه این را با چشمم دیدم، حالا تو میخواهی بگویی مارش عزا نزنید؟ در برخی موارد از امام هم مقدستر شدهایم وقتی شما مارش عزا میزنی، یعنی یك عده را پای طبل استخدام كردی، یك عده را پای سنج آوردی، یك عده را پای ترمپت آوری و اینها دارند برای امامحسین كار میكنند. این بد است؟ مگر برای شهید مطهری نخواندند؟ ساز نزدند؟ در حسینیه جماران امام هم نشست و گفت خیلی هم خوب است. یعنی ما از امام مقدستریم؟ برای شهید مطهری همین مارش عزا را زدند، خوب است؛ برای امامحسین(علیه السلام) بزنند بد است؟ مسلماً خوب است. آقا هم كه فرمودند همانجور كه میآمدید بیایید. دسته عزاداری فقط تظاهرات نیست. دستهها رستههای مختلفاند. بعضی از دستهها دستهاند، بعضیها گروهاناند، بعضیها گرداناند، بعضیها تیپاند، بعضیها لشكرند، بعضیها هنگاند. دسته دارد اینطوری میآید بیرون. اصلاً دسته میخواهد هیمنهاش را به رخ بكشد، اصلاً میخواهد بگوید همه علامتم از طلاست. چه ایرادی دارد؟! ما حواسمان به بعضی از احكام نیست. میدانید در جنگ مرد میتواند حریر بپوشد؟ در نفسالمهموم، ترجمه شهرانی آمده است. آیا میدانید مرد میتواند در جنگ طلا حمل كند؟ طلا بر مرد حرام است، ولی در جنگ میتواند. چرا؟ برای رجزخوانی و برای اینكه نشان بدهد، میخواهی غنیمت ببری؟ بیا مرا بكش ببر، ببینم چقدر عرضه داری. این طلا و این حریر برای رو كم كنی، است. بیا مرا بكش و این حریر را كه گران است ببر. ببینم میتوانی بیایی؟! اینطوری مطرح میکنند که وقتی یك علامت میآورند راه بسته میشود و... باید به آنها گفت که دو سه شب عزاداری بیشتر نیست، نیروی انتظامی بیاید هماهنگ كند و به دستهها اعلام كند كه فلان خیابان و فلان خیابان را برای شما گذاشتهایم. برای جلسه ما در روز عرفه یا ماه رمضان راهنمایی و رانندگی خیلی زحمت میكشند، اینها برای خدمت كردن آمادهاند. الان برای محرم شورایاری محلهها با نیروی انتظامی مشخص كنند كه برای دستهها راههای فلان خیابان را ببندید و راههای دیگر را باز كنید تا فلان خیابان بشود برای دستهها. نفیای صحبت نكن، اثباتی صحبت كن و بیا یك كمك بده. میگویند آقا! همه میمانند پشت دسته؛ قبل از انقلاب پشت دسته نمیماندند؟ الان انقلاب باید در خدمت دستگاه سیدالشهدا باشد. نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی باید خدمت كنند. خدمت این است راه دسته را باز كنید، نه اینكه ببندید. همانطوری كه راه ماشینها بسته میشود ناراحتیتد، راه دسته امام حسین هم بسته میشود ناراحت باش. راه حل این است كه راه دسته امام حسین را ببندی كه راه ماشین باز شود؟ و به این سادگی صورت مسئله را پاك كنی. دسته میخواهد بگوید هیمنه مالی من این است، میخواهد بگوید هیمنه قدرتی من این است، ببینید علم به این سنگینی را بچههای محل ما دارند بلند میكنند. این خوب است. دارد قدرت را به رخ میكشد. ما میخواهیم تظاهر كنیم و بگوییم بچههای هیئت ما قویاند. این بد است؟ چرا متوجه نیستید؟ شما مانور نظامی ندیدید كه در آن تكواندوكارهایش میپرند؟ كشتیكجكارهایش و كاراتهكارهایش برای چه این كارها را میكنند؟ میآیند با سرشان با دستشان آجر میشكنند، برای چه این كارها را میكنند؟ همان كار را در دسته انجام میدهیم. ضمن اینكه در دسته دارد چند تا كار با هم انجام میشود، هم كار حماسی است و هم قدرتنمایی؛ داری اكشن را نشان میدهی. داری با شعرت هم حماسه را میگویی و هم روضه و مصیبت را. همه اینها یك مجموعه است كه مجموعه خوشگلی هم هست، منتهی اینها آسیب دارد، آفت دارد. بله، یكدفعه موسیقی میرود به جایی كه میبینیم موسیقی همه چیز را گرفته است. نه، باید مارش عزا باشد، اعلان باشد، نه اینكه كنسرت بگذاریم، نه اینكه یك خواننده بخواهد بخواند و كنارش ساز هم بزنند، این غلط است و ما را به جای دیگر میكشد. ما در محرم با موسیقی خیلی مخالفیم، ولی در غیر محرم با خودِ موسیقی كه درست باشد، مخالفتی نداریم. دستههای عزا میگویند که خونخواهان حسینبن علی(علیه السلام) به خیابان آمدهاند این تظاهر که شما میگویید صبغه قرآنی هم دارد آنجا که میفرماید " لا اسئلکم علیه اجراِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى»(5) چرا که اصلاً مودت یعنی ابراز محبت و اینها میخواهند با این دستهها محبت را ابراز كنند. بله، من هم دارم میگویم و تظاهری است كه جلوه نظامی دارد و باید متوجه باشیم. بیرون آمدن دسته یك كار نظامی است. یك جلوهاش نظامی است. یعنی ما داریم قدرتنمایی میكنیم كه خونخواهان حسینبن علی(علیه السلام) به خیابان آمدهاند. عزادار، خوانخواه و سینهچاك است. سینه زدن و زنجیر زدن این معانی را دارد. ما بچه كه بودیم میدیدم در ظهر عاشورا، یك ساعت خاصی زنجیرزنها میزدند روی پشتهایشان و كبود میشد. ما نگاه میكردیم و میگفتیم اگر این كار را بكنیم دردمان میآید، اما همین نشان میداد پای امامحسین(علیه السلام) كه وسط باشد، نباید درد احساس بشود. دردِ عشق امام حسین(علیه السلام) دردی است كه همه دردها را ناچیز میكند. این بد است یا خوب است؟ قطعاً خوب است. شما در مانور نظامی شهید نمیدهید؟ میدهید. اخیراً در جابهجایی مهمات «مقدم» عزیز و عدهای شهید شدند. این مانور است. ما در عزاداریها سینه میزنیم، زنجیر میزنیم. داریم نشان میدهیم ما برای امام حسین درد نمیفهمیم. این یك پیام قشنگ است. چند روز پیش رئیس شركت "بِل" به دانشگاه تهران آمده بود و راجع به صوت دانشگاه صحبت میكردیم. از من پرسید: «شما شغلت چیست؟» علاوه بر شغلی كه آنجا داشتم، گفتم: «من نوكر امام حسینم». بعد برایش توضیح دادم. دست و پا شكسته كمی انگلیسی صحبت میكردم. آن مترجم فارسی را به آلمانی ترجمه میكرد و البته خود او انگلیسی را بهتر متوجه میشد تا اینكه ما فارسی را میخواستیم با ترجمه به او منتقل كنیم. حرفهای ما را كه راجع به امام حسین(علیه السلام) شنید منقلب شد. میگفت: «ما هم در مسیحیت داریم، ولی وقتی مصائب مسیح را میگویند چرت میزنند. تو خیلی داری با حرارت میگویی». گفتم: «این حرارت مال خودِ امام حسین است و همه مردم ما ایناند و عشق امام حسین یك چیز دیگر است». او منقلب شده بود. با این توضیحات شما كه قمهزدن هم توجیه دارد؟ نه، اشتباه نكنید. آنهایی كه در گذشته قمه میزدند چون فتوایی در حرمت نبود. آنها روی بیعقلی نمیزدند و در آن هم مبنای خِرد بود، اما امروز میگویند به دلیل اینكه وهن میشود این كار را نكنید. مثل اینكه بگویم آقا! وقتی شما یك قلاده بیندازی گردنت و بعد همین كار فیلم شود، این كار را نكن. شما میخواهی تواضع كنی، میخواهی ناچیز بودنت را درگاه اهلبیت بگویی، امری است علی حدّه، اما این كار شما تخریب شیعه در سطح جهانی است، پس نكنید. مثال میزنم كسی بلاتشبیه تازه ازدواج كرده و در عقد است. وقتی با خانمش تنها نشسته یكجور حرف میزند. حالا برادر خانمش، پدر خانمش و مادر خانمش نشستهاند خب یك جور دیگر حرف میزند. در یك مراسمی میخواهند او و خانمش را به عنوان یك زوج خوشبخت روی سن ببرند تا صحبت كنند، در آنجا یكجور دیگر صحبت میكند. ما در نحوه عزاداریمان هم باید حواسمان باشد. همینی را كه دارم میگویم مراقب باشیم آسیب نزنیم، اما همیشه یك مشت معاندند، یك مشت آدمهایی هستند روی خردورزی ایراد نمیگیرند، بلكه دنبال ایرادند. ما با آنها كاری نداریم. مراجع و رهبری دست ما را باز گذاشتهاند. ببینید امامرضا(علیه السلام) در روضهخوانی چقدر دست روضهخوان را باز گذاشته است. این همه ایرادهایی كه شما به ما میگیرید، آنها به ما نكردند. حضرت رضا(علیه السلام) میفرماید: «یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِیاً لِشَیْءٍ فابْكِ لِلْحُسَیْنِ»، ای پسر شبیب! هروقت خواستی گریه کنی برای چیزی برای امام حسین گریه کن، بعد حضرت بدون هیچ مقدمهای یكدفعه روضه سر بریدن امام حسین را میخواند و در این روضه هم مثال به كبش(قوچ) میزند. یعنی یكجوری روضه را خوانده شما نتوانی دائم به آن گیر بدهی، چون همه که ادیب نیستند، چون همه نمیتوانند این لوازم را لحاظ كنند. بیش از پنج هزار مداح ما که نمیتوانند ادیب باشند ما 5 هزار، بلكه 10 هزار مداح در سطح كشور داریم. آیا همه این 10 هزار نفر واقعاً میتوانند ادیب باشند؟ قطعاً نه، اما دست ما را باز گذاشتهاند. شعری خوانده نشود كه وهن باشد، توهین باشد، دالّ بر ذلت باشد و كلیت قصه حفظ شود. ایرادی که برخی میگیرند این است که راه اندازی دسته عزاداری سابقه تاریخی ندارد. اولین دسته سینهزنی را مخدراتی راهانداختند كه پشت سر حضرت زینب ـصلوة الله علیهاـ تا گودال رفتند درحالی که به سر و سینه میزدند، هم به صورت،. شما كه میخواهی ایراد بگیری، باید به حضرت زینب(سلام االله علیها) بگویی چرا سینه زدی؟! این نسوانی كه در كربلا بودهاند صورتشان را زدهاند كبود نشده؟ حالا ما بگوییم چرا زدند؟ اینها برای ما الگوست. قطعاً این عزاداریها بر نصوص روایی است، بحث فقهی هم دارد. یادم هست آیت الله وحید مفصلاً راجع به این مطالب صحبت كردهاند. برخی جریان های روشنفكری مدعی هستند كه نباید در ایام محرم الحرام اشك ریخت چرا كه مگر نمیگویید امام حسین در راه هدف و آرمان خود به شهادت رسید و حضرت زینب نیز فرمودند «ما رأیت الا جمیلا»؛ بنابراین عزاداری و اشك ریختن چه وجهی دارد؟ در این باره كه گفتید این جریانهای روشنفكری میگویند چرا اینقدر اشك میریزید، باید بگویم من امروز چنین چیزی را نمیبینم، چون در دانشگاه تهران بودم. جریانهای مختلف سیاسی حتی جریانهایی كه ممكن است از لحاظ نگاه سیاسی با منِ سعید حدادیان خیلی جاها متفاوت باشند، وقتی پای عزای امام حسین میآیند اشك میریزند و خوب هم اشك میریزند. امام این مسئله را حل كرد كه ما ملت گریه سیاسی هستیم، راجع به اشك مفصل صحبت كرده است. امروز كسی مشكلی راجع به گریه كردن در باره امام حسین(علیه السلام) ندارد. من در محافل آكادمیك نمیبینم. شاید منظور اشك به عنوان مصداق كلی نباشد، بلكه همین بحثی كه كردید، این مدل عزاداری و توی سر و كله زدن... نه، ما باید تودهها را ببینیم. مثلاً در جشن تولد امیرالمؤمنین همه كف میزنند. آیا توقع داریم یك مجتهد هم كف بزند؟ مثلاً قرار است آقایی را تشویق كنند. آیا توقع داریم یك حافظ كل قرآن كف بزند؟ شعور افراد هم هست. وقتی میخواهیم برای تعدادی استاد دانشگاه متدین كهنسال برنامه بگیریم، قطعاً با برنامه جمعی از كسبه ـكه آنها هم عزیز ما هستندـ باید متفاوت باشد. كما اینكه شما بیا دانشكده هنر را ببین. بچههای دانشكده هنر با مدل متفاوتی دكور میزنند، با مدل متفاوتی برنامه عزاداری را تنظیم میكنند و با المانهای بسیار ساده مثلاً در طراحیها و گرافیك دو تا خط میكشند و شما با همین دو تا خط دارید یك آدم میبینید و طرحهای جدیدی برای سیاهپوش كردن و المانهای خیلی قشنگی برای عزاداری میدهند. بچهها دارند كار میكنند. خدا خیر به آقای پناهیان بدهد. عده قابل ملاحظهای از بچهها در دانشكده هنر با آقای پناهیان هستند. در دانشگاه تهران هم همینجور. ایشان دارد برای محرم زحمت میكشد و پاسخگوی سئوالات و شبهات است. ببینید در جریان بحثهای آقای پناهیان بچهها تا چه حد مرید آوینی شدند. برنامههای متون آوینی را بازخوانی میكنند. كربلاهایی را كه آقای پناهیان با دانشجویان میرود، ببینید. آقای پناهیان یك نفر است، اگر همین را تعمیم بدهید آن وقت ببینید چه میشود. ما در سطح دانشگاه كم نداریم آدمهایی را كه كم از جاهای دیگر گریه نمیكنند. قبلاً وقتی غذا میآمد بچههای انجمن و بسیج و جامعه میآمدند كار غذا را پیگیری میكردند. |
منبع:http://www.aviny.com |
منبع: قاصد نیوز |
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
روز شمار فاطمیه
كد پخش زنده اماکن متبرکه
آمار سایت
کد وضعیت رتبه در گوگل
آیدی یاهو مدیریت
ذكر ايام هفته
انتخابات